یکی از دغدغههای کسبوکارهایی که میخوان مسئولانه برخورد کنن، استفاده از بسته بندی های دوستدار محیط زیسته.کشمون هم تلاشهای زیادی در این راستا میکنه و هزینه ای که این تلاشها داره رو به امید ایجاد یک تاثیر مثبت میپذیره.
بهنظر شما چطور میشه بستهبندیهای کشمون رو بیشتر و بیشتر دوستدار محیط زیست کرد؟
بستهبندی دوستدار محیط زیست
بستهبندی دوستدار محیط زیست
من کجام؟ اینجا کجاست؟
در قبیلهی کشمونیا میتونید در مورد هر موضوعی سوال کنید، به سوالای بقیه جواب بدید و تجربهتون رو به اشتراک بگذارید!
من گاهی وقتا به این فکر میکنم که میشه از پارچههایی که خانمهای محلی دارن و همیشه یه بقچه خورده پارچه نگه میدارن استفاده کرد. مثلا برای بسته بندی زعفرون. کلا پارچه متقالم چون ضخامتهای متنوعی داره پیشنهاد خوبیه:)
همینجا بگم؟ یا قشنگ بنویسم تو یه فایل ورد ضمیمه کنم؟
هر جور راحتی فائزه جان. اما اینجا نوشتن مزیتهایی داره :
- به راحتی خونده میشه و مورد بحث قرار میگیره.
- متن هایی که در قبیله منتشر میشه از طریق موتورهای جستجو در دسترس هستند و کمک میکنه که افراد دغدغهمند دیگهای هم ما رو پیدا کنند.
قبلا هم گفتم بسته بندی در قالب کار دستی بیاد فک میکنم بد نباشه
اگه پیشنهادتو اینجا کاملتر بنویسی بهتره. بقیه هم میخونن و با همافزایی به ایده های کاربردی و باحال میرسیم
سلام به همه اعضای گرامی این بحث. در مورد بستهبندیهای پایدار و دوستدار محیطزیست علاوه بر نوع مواد اولیه مورد استفاده در بستهبندی چند استراتژی هم وجود داره که به نظرم لازمه بهشون توجه بشه.
1- اطلاعرسانی در مورد بهترین راههای دفع (دور ریختن) و بازیافت.
این اطلاعرسانی میتونه در کانالهای ارتباط با مشتریان، بازاریابی و روی بستهبندی نهایی انجام بشه.
2- حمل و نقل در بستهبندیهای کوچکتر
بهتره بستهبندی محصول طوری طراحی بشه که نیازمند بستهبندی مجزا برای حمل به آدرس مشتری نباشه و اگر اجرای این کار ممکن نیست بهتره از بستهبندیهایی استفاده بشه که نهایت صرفهجویی در اندازهشون رعایت شده باشه.
3- جلوگیری از استفاده بیش از اندازه بستهبندی در تمام مراحل زنجیره تامین.
صرفهجویی در بستهبندی بهتره در تمام مراحل تامین کالا، از مراحل قبل از تولید گرفته تا داشت و برداشت (در مورد محصولات کشاورزی) و انتقال کالا به فروشگاه و نهایتاً به دست مشتری رعایت بشه. در این شرایط، کلیت کسب و کار میتونه سبزتر بوده و عملکرد بهتری در بهرهوری و حمایت از محیطزیست داشته باشه.
4- همکاری با کسب و کارهایی که از روشهای پایدار برای تولید محصولات و ارائه خدماتشون استفاده میکنن.
تقریباً مشابه گزینه سوم اما وسیعتر، چرا که ممکنه محصولات و خدمات مورد استفاده از کسب و کارهای همکار، لزوماً مربوط به چرخه تامین کالا نبوده و مصرف درون سازمانی داشته باشن.
مثلاً استفاده از خدمات میزبانی ابری برای وبسایت شرکت (باعث بهرهوری در استفاده از سرورها و مصرف برق میشه)، استفاده از لوازم و تجهیزات پایدار اداری، حمل و نقل کارکنان، مصرف انرژی در سازمان و ...
علی جان چه نگاه جامع و خوبی داری. من تمام این جنبه های مختلف رو بهش فکر کردم. دمت گرم! امیدوارم بتونیم قدم به قدم برای همه اینا کاری بکنیم.
ممنون از نظرت محمد عزیز. حرکت به سمت سبزتر بودن سوای همه سختیهاش خصوصا در کشور ما لذت بسیار زیادی هم به همراه داره. احتمالا مشابه همون لذتی که با دیدن یه ماشین الکتریکی یا حتی پاکتر یه ماشین با سوخت خورشیدی بهمون دست میده. قطعاً شدنیه، دم همهتون گرم.
@علی موسوی علی جان. خوشحالیم که با این نگاه دغدغهمند و جامع نگر کنارمون هستی. قبیله با وجود تو بینش عمیقتری به موضوعات خواهد داشت.
يك جعبه ي مقاوم و مشترك براي چندين مشتري دونه به دونه. اگر خواستيد جزيياتش رو ميگردم براتون ميفرستم.
@آرزو فريفته آرزو جان. هرچی بیشتر توضیح بدی برامون بهتره و کمک میکنه که ازش ایده بگیریم. ممنون که وقت میذاری برای گرمای آتیش قبیله
یکی از مواردی که باید براش یه فکری کنیم ، شناسنامه ی محصولاتمونه! چون عملا بعد از یکبار خوندن دیگه فایده ای ندارن.
دوتا راه حل واسش تو ذهنم هست! یکی اینکه شناسنامه ها رو QRcode کنیم و روی بدنه ی محصولامون درج کنیم که بشه رو گوشی اسکنشون کرد و خوند.
دومیش هم اینه که شناسنامه ی محصول رو آپشنال کنیم که اگه کسی برای بار دوم یه محصولی رو خرید، گزینه ای برای" همراه نداشتن شناسنامه" داشته باشه.
(دومی رو الهام، لابهلای حرفامون تو قائن پیشنهاد داده بود :))
@محمد حسین حجتی اینجا هم خوشحال میشیم نظرتونو بشنویم.
همه نظرها و پاسخهای داده شده درست و قابل دفاع است اگر صرفا در چارچوب یک تحلیل تک عاملی مبتنی بر دغدغه های زیست محیطی یک NGO زیست محیطی مطرح شود. ولی واقعیت این است که برخی از مهمترین دغدغه های پدیده ای به نام کشمون عبارتند از :
1-دغدغه محیط زیستی
2- دغدغه کسب و کاربراساس اصول علمی اقتصادی و دانش بازاریابی
3- دغدغه اخلاقی و عدالت جویانه در مناسبات اقتصادی به طور یکسان برای خریدار و فروشنده(تولید کننده)
4- دغدغه های استارت آپ بودن
ولی به دلیل محدودیت منابع و نسبی بودن رفتارها و ارزشها ، شما نمی توانید (در یک مقطع زمانی) همه دغدغه ها را در حدی که قابل تصور باشد برآورده نمایید .
مثال :
آقای کارمندی را در نظر بگیریید که حقوق ماهیانه ثابت ماهیانه مشخصی دارد و می خواهد دغدغه های 1-خوراک 2-پوشاک و 3-اجاره خانه را از محل این حقوق و در طول یک ماه برای هر3 دغدغه به طور حداکثر برآورده نماید . اگرچه این هدفی است که در محیط ذهنی او مطرح شده و قابل دفاع است ولی در محیط زندگی، امکان تحقق در طول مدت یک ماه را ندارد زیرا اگر همه درآمد را مثلا به اجاره کردن خانه در بهترین نقطه شهراختصاص دهد دیگرهیچ پولی برای خرید پوشاک و مواد غذایی نخواهد داشت پس سعی می کند با تحلیل چند عاملی ،حقوق ماهیانه را با ترکیب بهینه ای ازدغدغه ها هزینه نماید .
بنابراین:
1- در هنگام طرح هر نظر یا پیشنهاد می بایست مانند همین آقای کارمند همه دغدغه ها را با نفی مطلق گرایی (مثلا حذف کامل شناسنامه محصول برای همه نوع محصول با هر سطح کیفی و یا حتی با وجود درخواست خریدار) در نظر داشته باشید. .
2-چگونگی تعیین سهم کشمون و تولید کننده از قیمت محصولات و شیوه بازاریابی آن معادل همان حقوق ماهیانه آقای کارمند است که باید با در نظر داشتن همه دغدغه ها و به صورت بهینه اختصاص داده شود ولی به نظرمن درتعیین آن به دغدغه های استارت آپی و دغدغه اخلاقی وعدالت محور در رابطه با خریداران (در مقابل دغدغه اخلاقی و عدالت محور در رابطه باتولید کنندگان ) کم توجهی شده است.
دقیقا روی نکته ای دست گذاشتید که خیلی از علاقهمندان و دوستان کشمون بهش توجه نمیکنن. اینکه کشمون باید باشه و رشد کنه تا دغدغههاشو عملیاتی کنه و این خودش عامل خیلی از کند پیش رفتنها در دغدغهها بوده.
و این یه تیغ دو لبه ست که لبه ی دیگه ش میشه کنار گذاشتن دغدغه ها و فقط رشد کردن.
سختی کشمون بودن راه رفتن روی این لبه تیغه. و همه پیشنهادات با این جوانب بررسی میشن و سعی میکنیم عملیاتی بشن.