فکر میکنید اولین کاری که برای جا انداختن یه فرهنگ تو یه سازمان یا یه جامعه ی کوچیک حداکثر 100 نفره، باید انجام داد چی میتونه باشه؟ اگه تجربه ای از این جنس دارید خیلی دوست دارم بخونم.

اگر منظورتون رو درست متوجه شده باشم و همون جا انداختن یه کار درست و یه فرهنگ خوب بین گروهی از افراد باشه که باهاشون به صورت حضوری ارتباط داری ، مثلا اگر قرار باشه فرهنگ تفکیک زباله توی دفتر شرکتی رواج پیداکنه ، فکر میکنم که اول باید زیرساختش باشه مثلا چند سطل برای تفکیک درست زباله تهیه بشه . بعد باید دست‌نوشته های کوچیک و صمیمی که مخصوص هر فرد نوشته شده باشه، درست کرد(میتونه به صورت ناشناس باشه که کنجکاوکننده باشه) که کلی نباشه و به هر فرد احساس خاص بودن دست بده مثلا نیایم بنویسیم همکاران گرامی تفکیک رو رعایت کنید و امر و نهی کنیم ، بلکه نوشته ای بنویسیم که مخصوص هر فرد باشه و اولش با نام اون فرد آغاز بشه و بعدش با لحن جذاب و صمیمی و تعریف از اون شخص ادامه بدیم و بیایم به صورت کوتاه براش اهمیت تفکیک و اینکه میخوایم این کار رو همگی شروع کنیم رو توضیح بدیم و ازش بخوایم که از این به بعد حواسش باشه و رعایت کنه . احتمالا تاثیر خوبی روی فرد میگذاره . با چسبوندن یه کاغذ بالای سطل ها و گوشزد این نکته دوباره یادآوری میشه و احتمالا با اون دست‌نوشته هایی که روی افراد تاثیر گذاشته به زودی این فرهنگ تثبیت میشه و همه این کار رو که مثال ما اینجا تفکیک زباله بود رعایت میکنند و جا میفته 

البته این بحث میتونه خیلی مفصل باشه و جنبه های مختلفی باتوجه به موقعیت داشته باشه . ما نمیتونیم برای جا انداختن فرهنگ صرفه جویی در آب بین بچه های یک کودکستان که یه اجتماع چند ده نفره رو تشکیل میدن ، با دست‌نوشته کاری از پیش ببریم . هر محیطی راهکار خودش رو میطلبه . 

راهنمای قبیله فکر می‌کنه برای ایجاد یه فرهنگ در یه سازمان یا هر گروه دیگه خوبه اول بشناسیم موانعی که باعث میشه الان اون فرهنگ وجود نداشته باشه چیه؟
گاهی به قول امید، نبودن زیرساخت ها مسئله ست، گاهی اطلاعات کافی نداشتن و گاهی شرایط نامناسب. 
اول از شنیدن درد دل افراد در حوزه اون موضوع و رفع موانع شروع کنیم ممکنه به نتیجه خوبی برسیم.